Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


عاشقانه تلخ

رضاپیک

ســرمـ را کـه تکیـه می د ـهـم

بـه سینـه ی ِ مـردانـه اَت


همـه ی ِ کوه ـهـا کــم می آورنـ َد

اَمنــ ِ آغـوشـ ِ توستــ کـه

بهـانـه ایی
می شــوَد

بـرای ِ ـهـزار بـاره پیــدا شـدن در حریمـ َت
...


+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:22توسط رضا | |

راه من ..


نگاه
توست ....


پلک
نزن !


بی راهه
می روم ...



+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:21توسط رضا | |




پـ ـاے رفتـ ـنم را پـیش تو گذاشـ ت ـه ام

یـ ادت هسـ ت کـ ه نــ روم ؟


حــ ال تو رفـ ته اے بـ ـا پـ اۓ مــ ن ؟


یـ ـا پـ ـاۓ مــ ن رفتـ ه اسـ ت بــ ا تو

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:19توسط رضا | |

بـه مَـن قـول بده

در تـمـآمِ سال هایے کـه باقے مانـده

تــ ـآ ابـَد .....

مـُواظبـ خـودت باشے

دیگـر نـیستـم که یاد آورے ات کنم......


+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:19توسط رضا | |




میگن:

لحظه ای که به شدت احساس تنهایی میکنی ، حتما یکی دلتـنــگــتـه…

نمیدونم واقعا الان کی دلتنگ منه؟!!!!!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:18توسط رضا | |




این روزها زیادی ساکت شده ام

حرفهایم نمیدانم چرا به جای گلو ؛

از چشمانم بیرون می آیند؟؟!!؟!!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:16توسط رضا | |




چیزی نیست

که مرا


سر شوق بیاورد


جز تو


که تو هم نیستی

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:15توسط رضا | |





 
دستانت را در برابرم مشت میکنی

و میپرسی, گل یا پوچ؟


و من در دلم می گویم فقط دستانت...!!!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:14توسط رضا | |

دیشـَب یهـودلـَم کودتـآکـرد

تـُورُمیخوآست لـامصصـَب

دوُره ے دمـوکرآسے گـذشتـه . . . سرکـُوبـش کـردم . . .!



+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:14توسط رضا | |

بی تو...

نشستن

کنار این همه

خاطره

دل!!!!

میخواهد.....؟؟؟؟!!!!

باور کن.........



+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:12توسط رضا | |




تو چنان زيبا شده‌اي میان شعرهایم ،

که گمان نکنم خودت هم بداني

اين که داري مي‌خوانيش ،

خود تويي ...

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:12توسط رضا | |




مـَردی که عـَطر ِ / تو / را زده بود ,

در خیابان از کـنارم گذشـت …

و این یعنے : قـتل ِ غیر ِ عمد …

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:11توسط رضا | |




عکس سیاه و سفیدت

صفحه شطرنجی‌ست

که یک شاه دارد

+نوشته شده در برچسب:,ساعت22:6توسط رضا | |




گفت به پیشم بیا


گفت برایم بمان


گفت به رویم بخند


گفت برایم بمیر


آمدم


ماندم


خندیدم


مُردم .

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:3توسط رضا | |




شکستن دل

به شکستن استخوان دنده می‌ماند

از بیرون

همه‌ چیز رو به‌ راه است ،

اما هر نفس

درد ا‌ست که می‌کشی !

+نوشته شده در برچسب:,ساعت13:1توسط رضا | |



با تو

همه ی راه ها را خواهم پیمود

نگران مقصد نیستم

هرجا خستگی مرا باز دارد،

چشم های تو به یاریم برمی خیزد

بال هایم خسته نخواهد شد!!!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:17توسط رضا | |

خــــدایـــــا
مــــــی شــــــود بـــاران بــــبــارد . . . ؟
ایــــن بــــــغـــض
بــــــه تــــنـــهــایــی . . .
از گـــلـویــم
پـــایـــیــن
نـــمــی رود


+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:16توسط رضا | |






تو را چه به فرهاد؟

یک فرهاد است و یک بیستون عاشقی.


تو همین یک وجب دیوار فاصله را بردار…


من باورت می کنم ...

+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:15توسط رضا | |





حماقت که شاخ و دم ندارد!

حماقت یعنی من که

اینقدر میروم تا تو دلتنگِ من شوی!

...

خبری از دلتنگی تو نمیشود!

برمیگردم چون

دلتنگت می شوم..!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:14توسط رضا | |





بی اعتنا

می روی ...


و من


ناگفته های چشمانم را


به زمین می بخشم

+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:13توسط رضا | |





تاریخ برای من فقط یک سلسله دارد


سلسله ی موی تو...

+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:12توسط رضا | |

به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج


چنان دو نیمۀ سیبی که هر دو نیم به هم
...






+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:11توسط رضا | |

چه دردیست:

من در خیال تو باشم

و تو...

تو نیز در خیال من

سخت نیست؟!


+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:9توسط رضا | |

من "تــــــو" را به دلم قول داده ام


نگذار بد قول شوم ..





+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:8توسط رضا | |



بــوي پــاييـز ميـــ ــدهد

تابستانِ اينروزهــا ؛

گويـا كه شـــ ــ ــهريـــور عــــاشــق شده است!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت10:7توسط رضا | |

سر بگذار و



امپراطوری ‌ات را



بر چین دامن من



بنا کن!‏





+نوشته شده در برچسب:,ساعت23:51توسط رضا | |

کــاش تــوی ایــن جــاده یه تابلــو نصــب میکــردن


واســه دلخــوشــیم…!!


“” تــــــــو “”


دو کیــــلومــــتر…!
 

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:16توسط رضا | |



 

لبخــند بـر کـمان ِ لـبَت نشانـده ای ..

راسـت بگـــو ..

بــاز کـدام دل را ،

نشــانـه رفــته ای ...!!؟

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:13توسط رضا | |

هـمـهـ ی دلـخـوشـیـم ایـنـهـ کـهـ

وقـتـی خـسـتـهـ مـیـام خـونـهـ

بـیـام فـیـس بـوکـــــ و

بـهـ عـکـس پـروفـایـلـت یـهـ چـنـد لـحـظـه نـگــــــــــــاه کـنـم

و آروم تـوی دلـم بـگــــــــــم :

"خـیلـــــــــــــــی دوسِـــــت دارم ..."

انـگـار هـمـهـ ی خـسـتـگـیـای دنـیـا بـا دیـدن عـکـسـت از تـنـم بـیـرون مـیـره ...

چـهـ دلـخـوشـی ای داده بـهـ مـــا ایـن دنـیــــــــای مـــَـــــــجــازی . . . . . !


+نوشته شده در برچسب:,ساعت1:16توسط رضا | |

 

 

 آنکه چشمان تو را این همه زیبا می کرد

 

 کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد

 

 

 یا نمی داد به تو این همه زیبایی را

 

 یا مرا در غم عشق تو شکیبا می کرد

 

 

k0m8lg5i21cnzicico.jpg

+نوشته شده در برچسب:,ساعت1:3توسط رضا | |

ســــخـــت اســـت وقتـــي از شـــدت بـــغـــض

گـــلـــو درد بگـــيري

و هـــمـــه بگـــويـــند

لبـــاس گـــرم بـــپـــوش !!!

+نوشته شده در برچسب:,ساعت2:6توسط رضا | |

تو را به دادگاه خواهند کشید!!
شاید به حبس ابد محکوم شوی!!
جزییات جنایتت معلوم نیست؛
امّا اثر انگشتت را روی قلبی شکسته یافته اند...



+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:35توسط رضا | |

حالا همه ی کلاس های زبان ِ جهان را برو


چه فایده ؟


که زبان ِ مرا نمیفهمی !


+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:31توسط رضا | |

من میبافم تو هم میبافی من کلاه تا سرت را گرم کنم / تو دروغ تا دلم را گرم کنی.


+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:29توسط رضا | |

تو که نباشی
روزه هایم باطل می شوند
بس که غصه می خورم ...




+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:29توسط رضا | |

قوانین فیزیک را به هم زده ای!
نبودنت وزن دارد !
تهی ... اما .. سنگین!







+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:27توسط رضا | |

فرار هم دردی دوا نخواهد کرد!

می مانم در تاریکی

با اینکه فانوسی در دست دارم

ولی در تاریکی محضی که دارم می مانم

فرار و ماندن برای این خاموشی مطلق یکسان است . . .



+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:25توسط رضا | |

دل به دلم " ندادی"
دست در دستم "هم نگذاشتی"
پا به پا "با من نیامدی"
تو را به خدا برو ..
"سر به سرم " نگذار
قولش را به بیابان داده ام..



+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:24توسط رضا | |

شعر هایم را میخوانی ...


میگویی روان پریش شده ام.....




پیچیده است .......


قبول !


اما ....


من فقط


چشمان تو را مینویسم ....


تو ساده تر نگاه کن ......

+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:22توسط رضا | |

کم طاقتی

عادت آن روزهایت بود

این روزها

برای گرفتن خبری از من

عجب صبور شده ای .......!


+نوشته شده در برچسب:,ساعت15:22توسط رضا | |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد